جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۸ شهریور ۶, چهارشنبه

مجاهد شهید ابراهیم اسدی - افتاده‌ای گردنفراز


مشخصات مجاهد شهید ابراهیم اسدی
محل تولد: اهواز
شهيدان سرافراز اشرف
سن: 61
محل شهادت: اشرف
تاریخ شهادت: 1392
سابقه مبارزاتی: ۳۴سال

 «آنچه اکنون در اشرف و لیبرتی می‌گذرد، عین کارزار سرنگونی است. با ایمان راسخ نسبت به تغییر دوران و با اشراف به تمامی توطئه‌هایی که سر راهمان قرار دارد، اعلام می‌کنم اشرف و لیبرتی، فتح مبین فقط همین. ابراهیم اسدی ۱۲ مرداد ۱۳۹۲»
مجاهد خلق ابراهیم اسدی فرزند زحمتکش مردم اهواز، یکی از شهیدان سرفراز اشرف در هجوم جنایتکارانهٴ روز دهم شهریور است.
ابراهیم در سال 31 در خانواده‌ای محروم به دنیا آمد. و از همان جوانی، خطوط زندگینامه مجاهد قهرمان مهدی رضایی، زندگی او را با مبارزه درآمیخت. ابراهیم برای آزادی مردم در قیام ضدسلطنتی فعالانه شرکت کرد. اما آرزوهایش را با خمینی، پایمال شده یافت. از آن روز، هرگز از تلاش در افشای خمینی و مبارزه علیه این رژیم جنایتکار باز نایستاد. در پخش نشریه و افشاگری علیه سیاست جنگ‌طلبی خمینی، و در تهیهٴ کمک مالی و امکانات برای اعضای سازمان به‌شدت تلاش می‌کرد. در سال 61 که ارتباطش با سازمانش قطع شد، خود یک هستهٴ مقاومت تشکیل داد و همواره در جنگ و گریز زندگی کرد. در ادامه این مسیر سرانجام خود را به ارتش آزادیبخش برای رزمندگی در آن رساند. سالها در بخشهای نظامی و ارتباطات و پشتیبانی تلاش و مبارزه کرد. و سالها نیز در پرزحمت‌ترین کارها از جمله امور پشتیبانی و حمل و نقل، و شهرداری، بدون هیچ‌گونه چشمداشت، تلاش و مجاهدت نمود.
ابراهیم در سال ۱۳۷۳ در نامه‌یی به رهبر مقاومت نوشته بود:
«خدا خمینی و بازماندگان او را لعنت کند. که دست از سر خلقمان بر نمی‌دارند. البته آخوند دست بردار نیست. این ما هستیم که باید دست آخوندهای جنایتکار را از سر خلقمان کوتاه کنیم».
انگیزه‌های مبارزاتی ابراهیم اسدی در انقلاب مریم رهایی به اوج خود رسید و از او مجاهدی سخت کوش و بی‌چشمداشت برای کار بی‌نام و نشان ساخت.
ابراهیم در نامه‌یی به خواهر مریم آرزوهایش را برای نوروز آزادی ایران این‌چنین نگاشت:
 «سلام خواهر مریم. خسته نباشی. … من از صمیم قلب و با تمام وجودم عید فطر و عید نوروز را به شما تبریک می‌گویم. امیدوارم با موکب ارتش آزادی به سوی تهران و استقرار شما در تهران بزرگ ملت ما عید نوروز را جشن بگیرد».
ابراهیم در سالهای اخیر مسئولیت خدمات شهرداری اشرف را برعهده داشت. او عاشق اشرف بود و در مورد هدفش از زحمت کشیدن برای زیبایی شهر اشرف، در مصاحبه‌ای در سال ۸۵ گفته بود:
«من هرچی که کار بتونم تو این شهر بکنم یعنی شبانه روز بکنم باز هم کم کردم بازم جا داره و بیشتر باید برای این شهر بزرگ، شهری که غرور ملی تمام ملت ایران این شهر اشرفه و این یک غرور ملیه یعنی این شهر اشرف یک شهر معمولی نیست یک شهریه که افتخار می‌کنن بهش ایرانیان، و ما مجاهدین وقتی می‌گیم ایستادیم و داریم مبارزه می‌کنیم در این شهر یعنی عزم ملیمونه این شهر اشرف».
هر چند خون پاک ابراهیم اسدی توسط مزدوران جنایتکار مالکی و خامنه‌ای بر زمین اشرف ریخت، اما این خون در حقیقت بر آسمان ایران پاشیده است. از هر قطرهٴ خون او و سایر شهیدانی که در کنار او بخاک افتادند، هر روز بر شهرهای ایران پیام مقاومت و قیام برای سرنگونی می‌بارد.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ شهریور ۱, جمعه

میترا باقرزاده - از اعضای شورای رهبری مجاهدین و فرماندهان ارتش آزادیبخش ملی ایران


مشخصات مجاهد شهید میترا باقرزاده
محل تولد: آبادان
شهيدان سرافراز اشرف
سن: 54
تحصیلات: دانشجو
محل شهادت: اشرف
تاریخ شهادت: 1392

متولد 1338 ـ آبادان
سابقه حرفه‌ای مبارزاتی در سازمان مجاهدین خلق ایران: 36سال
از مسئولان دفاتر رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ۱۳۷۲-۱۳۷۵
از اعضاء شورای ملی مقاومت ایران (کمیسیون مطالعات سیاسی)

 «این خیلی وضعیت خوبیه. برای یک میهن و برای یک ملت. امید داشتن، دلگرم بودن. چشم‌انداز روشن داشتن. وقتی حضور این امید و این شور و خروش رو متوجه می‌شویم که بتونیم در نظر بگیریم وضعیت رو که چنین شور و خروشی وجود نداشته باشه».
این جملات، یادگار مجاهد قهرمان، میترا باقرزاده است.
ایران امروز ما فوج‌هایی از زنان آگاه و مسئول دارد که پدیدهٴ جدیدی در تاریخ این میهن به‌شمار می‌روند. پدیده‌ای به‌نام زن توانا و رها و مسئول و شجاع و فداکار. زنی به‌نام زن مجاهد خلق.
یکی از نمونه‌های این پدیدهٴ جدید تاریخی در میهن ما، مجاهد شهید میترا باقرزاده است. زنی که از جوانی، از اولین لحظات درک ضرورت رهایی مردمش از چنگال ارتجاع و واپسگرایی خمینی، پا به میدان نهاد.
شیرزنی از آبادان. دانشجوی سال سوم مدیریت پرسنلی دانشکدهٴ انفورماتیک و مدیریت دانشگاه ملی تهران، که بی‌محابا درس و تحصیل را رها کرد از کار آگاهگرانهٴ اجتماعی در جنوب شهر تهران شروع کرد، و با وصل خود به سازمان پیشتاز میهنش، سالها با سخت‌کوشی بسیار تلاش کرد و در قافلهٴ آگاهی و فداکاری و مجاهدت، به قلهٴ مسئولیت‌پذیری رسید. و به‌حق در قلب خطرناک‌ترین صحنه‌ها در کام اژدها پایداری کرد؛ در پایان نیز با شهادتش، الگویی از عزم زن مجاهد پیش روی زن و مرد ایرانی و غیرایرانی گذاشت. او اولین سالهای مبارزه‌اش را اینگونه نوشته بود:
 «در جریان قیام ضدسلطنتی از طریق خواندن دفاعیات شهدای سازمان، و زندگینامه‌های آنها با سازمان آشنا شدم و به‌دلیلی عدم تناسبی که بین اندیشه‌های انقلابی، با برخوردهای خمینی و رژیم او می‌دیدم، و تحت تأثیر آرمانهای سازمان به سازمان پیوستم... فعالیت حرفه‌ای‌ام با سازمان آذرماه 58 در انجمن دانشجویان مسلمان بود».
سالهای آگاهگری در دو سال و نیمه بعد از انقلاب، تا سی خرداد، کار میترا نیز مثل همهٴ مجاهدان، تلاش برای حفظ آزادیهای حاصل از انقلاب بود. و در این مسیر، او در بخش کارمندی سازمان مجاهدین همهٴ سختی‌های آن دوره را که خمینی با هجوم چماقدارانش به مجاهدین تحمیل می‌کرد، به جان خرید.
مجاهد قهرمان میترا باقرزاده با شروع مقاومت سراسری علیه رژیم ولایت فقیه، در نشریهٴ مجاهد و رادیو مجاهد انجام وظیفه کرد. سپس تا تشکیل ارتش آزادی در بخشهای حفاظت، و ارکان، مسئولیت داشت.


با تشکیل قرارگاههای ارتش آزادی در منطقهٴ مرزی، خواهر مجاهد میترا باقرزاده در موضع فرماندهی گردان خواهران به میدانهای نبرد با رژیم ضدبشر شتافت. او در نبرد بزرگ آفتاب نیز فرمانده گردان بود.
در عملیات چلچراغ، فرمانده گردان مکانیزه، و در نبردهای فروغ جاویدان، مسئولیت ارکان تیپ خواهران را به عهد داشت.
خواهر مجاهد میترا باقرزاده یک از بینه‌های انقلاب آرمانی مریم بود. نمونه‌ای برای اثبات شعار «می‌توان و باید» در زمینهٴ کنار زدن همهٴ توهمات ناتوانی زن. و اثبات توانایی زن برای انجام خطیرترین مسئولیتهای سیاسی و نظامی و اجتماعی. و او به‌حق در شورای رهبری مجاهدین، در طی تمامی سالهای مجاهدتش، در هر کاری با اقتدار، امور را حل و فصل می‌کرد.
او عضو شورای رهبری مجاهدین و همچنین عضو شورای ملی مقاومت در (کمیسیون مطالعات سیاسی) بود. از سال 1372-1375 از مسئولان دفاتر رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت شد. پس از آن فرماندهی یکی از یگانهای ارتش آزادی را برعهده داشت. او در توفانهای منطقه در سال 1382 در جریان جنگ آمریکا و عراق، با تسلطی شگفت، در قلب خطرها و بمبارانها، و حمله و هجوم مزدوران رژیم به ارتش آزادی، به ادارهٴ امور یکان خود پرداخت.
یک دهه پایداری اشرف، از جمله حاصل مسئولیت‌پذیری زنان توانمندی چون میترا باقرزاده شورای رهبری مجاهدین، و حل و فصل امور در ید توانای چنین زنانی بود.
او در مصاحبه‌ای در مورد یکی از دستاوردهای سیاسی آن دوران در اشرف، که حاصل تلاش و مدیریت شورای رهبری و زنانی چون خود او بود گفته بود:
حتماً در جریان هستین. بیانیه‌یی با امضای بیش از سه میلیون شهروندهای عراقی در حمایت از مقاومت مردم ایران و مجاهدین خلق، ارائه شده و مجاهدین و این مقاومت را به‌عنوان سد اصلی در مقابل نفوذ بنیادگرایی رژیم، معرفی کردند. و حمایتهای بسیار گسترده و فعالی که تماماً برای اثبات حقانیت مجاهدین و مقاومت ایران هست و این‌که این مقاومت راه‌حل اصلی در مقابل دیکتاتوری حاکم بر ایران هستش».
خواهر مجاهد میترا باقرزاده در یک برنامه تلویزیونی در تحلیلی سیاسی و تاریخی درباره خمینی گفته بود:
 «در سال 57 که خمینی به حاکمیت رسید. بایستی بگیم که خمینی هیچ رابطه‌ای با جنبش آزادیخواهی مردم ایران، هیچگاه نداشته. جنبش آزادیخواهی که از دوران صدر مشروطه ستارخان و باقرخان شروع شده بود و تا به اون دورانها ادامه داشته».
اوج این توانایی و آمادگی برای رویارویی با خطیرترین مسائل و مشکلات، در آخرین دوره یعنی سال آخر نگاهبانی از اشرف بود. و او تعهد خود برای این دوره را در مرداد ۹۱ چنین به شرح درآورد:
 «الذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا». بیش از 33سال است که میهن عزیز ما در دستان مشتی زالوصفت و دیوسیرت گرفتار شده و هر روز و هرشب با جرم و جنایتهای این دشمنان خدا و برگزیدگانش، حقوق (مردم) ضایع می‌شود. … اینک در حساس‌ترین دوران این مبارزه سترگ و در شرایطی که دشمن در سراشیب سقوط، تمامی توان خود و مزدورانش را برای ضربه زدن به این مقاومت بسیج کرده است، … و در شرایطی که مجاهدین پرتوان تر از همیشه، در قلهٴ انقلاب و در اوج فدا و ایثار، برای خلق و میهنشان هستند، در شب شهادت مولای متقیان علی (علیه‌السلام) بار دیگر با رهبری عقیدتی‌ام برادر مسعود و خواهر مریم پیمان می‌بندم با جنگ صد برابر و مسئولیت‌پذیری هزار برابر، مجاهدی تراز این دوران باشم».
و به‌حق که میترای قهرمان، با عزمی هزار برابر در خطیرترین صحنه که صحنهٴ یک پایداری تاریخی است، ایستاد و به عهد خود وفا کرد. او همچنین در آخرین کلماتش در مرداد ۹۲ همین عهد خود را تکرار کرده و نوشته بود:
 «در شب قدر و در ساعتهای نزول قرآن و در شب شهادت امیر مؤمنان، الگوی تاریخی مجاهدان، یک‌بار دیگر می‌خواهم نقشهٴ مسیر خود را برای سال آینده رقم زده و با خواهر مریم و برادر مسعود، راهبران عقیدتی‌ام تجدید عهد و پیمان می‌کنم که تا جان در بدن دارم، با آخرین ظرفیت ایدئولوژیکم در رکابشان با هر آنچه ضدارزشهای علی (ع) است بجنگم - میترا باقرزاده».
سلام بر شیرزن قهرمان مجاهد خلق، میترا باقر زاده. روزی که عزم رهایی مردم کرد، روزی که در صحنه‌های پیکار جنگید، روزی که نقشهٴ مسیر خود را با عزم جنگ هزار برابر امضاء کرد و روزی که در اشرف به‌شهادت رسید. بی‌شک، نام و اراده و عزم او، برای هر زن و مرد ایرانی، سرچشمه انگیزه برای سرنگون کردن رژیم مردم ستیز و زن‌ستیز و استبدادی ولایت فقیه است.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ مرداد ۳۱, پنجشنبه

مجاهد شهید حسینعلی غفاری پور


مشخصات مجاهد شهید حسینعلی غفاری پور
محل تولد: آبادان
تحصیلات: دانشجوي شيمي
سن: 26
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

حسینعلی غفاری‌پور پس از انقلاب ضد‌سلطنتی برای ادامهٌ تحصیل عازم آمریکا شد. از سال۵۸ با سازمان و آرمان مجاهدین آشنا شد و به صف هواداران سازمان پیوست. در سال۶۰ با انجمن دانشجویان مسلمان آمریکا، هواداران سازمان مجاهدین خلق ارتباط برقرار نمود و فعالیت خود را در آمریکا، شروع کرد. 
در جمع‌آوری کمکهای مالی برای سازمان بسیار فعال بود. در اکثر آکسیونهای افشاگرانه و تظاهرات علیه رژیم خمینی شرکت داشت و از دست‌اندرکاران آن محسوب می‌شد. فعالیتهایش را تا سال۶۶ در چارچوب انجمن ادامه داد. 
بعد ‌از تشکیل ارتش آزادیبخش همواره خواهان اعزام به منطقه و شرکت در خط مقدم نبرد بود. پس از ورود به منطقه وارد یکانهای رزمی ارتش آزادیبخش گردید و به فراگیری آموزش نظامی و رزمی پرداخت. 
در چند رشته عملیات از‌جمله آفتاب و چلچراغ شرکت داشت. سرانجام در عملیات کبیر فروغ جاویـــــــدان، مجــــاهد شــــهید حسینعلی‌غفاری‌پور با شور و شعف انقلابی به میدان شتافت. او پس از پشت سر گذاشتن سالها رزم و مجاهدت، پرشکوهترین فراز زندگیش را در این حماسهٌ کبیر رقم زد و نامش برای همیشه در زمرهٌ جاودانه فروغهای آزادی به ثبت رسید.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید